خوش قولی
شنبه این هفته بابایی برای انجام کاری مرخصی گرفت و نزدیکای ظهر تماس گرفت اماده شیم برای ناهار بریم بیرون تا به قولش عمل کنه. اینم یکی دیگه از مثبتهای همسری و بابایی شما که به دفتر زندگی مشترکمون اضافه شد . توی پستای قبلی برات نوشته بودم که اخر اسفند سالگرد ازدواجمون با شب چهارشنبه سوری یکی شده بود و نشد مهمون بابایی بشیم و حالا توی این فرصت مناسب که بابایی هم خونه بود رفتیم یکی از رستورانهای شاندیز و ظهرمون رو به مناسبت سالگرد ازدواجمون اونجا گذروندیم و گفتیم پیوندمان مبارک.راه شاندیز از انتهای بلوار وکیل اباد میگذره جایی که هم خونه دنیایی و هم خونه ابدی بابابزرگه مامانیه(بابایی مادرجان) .برای همین اول یک سری رفتیم اونجا پیش بابابزرگ ,...
نویسنده :
مامان لیلا
7:27